ترجمه مقاله

رسنگر

لغت‌نامه دهخدا

رسنگر. [ رَ س َ گ َ ] (ص مرکب ) کسی که ریسمان می سازد. (ناظم الاطباء). حبال . رسن ساز. رسن تاب . (یادداشت مؤلف ) :
چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرا
به سغر مانم کز بازپس اندازم تیر.

ابوشکور.


ترجمه مقاله