ترجمه مقاله

رسولخانه

لغت‌نامه دهخدا

رسولخانه .[ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ معد برای پذیرایی رسولان . دارالسفراء. (یادداشت مؤلف ). آسایشگاه و محل پذیرایی از فرستادگان و سفیران کشورهای خارج : در رسولخانه فرودآوردند و نزل بسیار دادند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 598). بفرمود تا او را به رسولخانه بردند. (اسکندرنامه نسخه ٔ سعید نفیسی ). چون ملکاناسوت از پیش شاه بازگشت و او را به رسولخانه بردند رئیس مصر به درگاه شاه اسکندر شد تنها. (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ). آنچ لایق اردو بود با حرم فرستادند و قومی به اصحاب فهود و جوارح دادند... و چند تن را به خرابات و رسولخانه فرستادند. (تاریخ جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله