رس
لغتنامه دهخدا
رس . [ رَ ] (اِخ ) مخفف اَرَس . رود ارس . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا).نام رودخانه ای است که به ارس اشتهار دارد. (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). نامی است که در کتابهای عربی به رود ارس داده اند. (از قاموس الاعلام ترکی ) :
اگر خواهدبه آب تیغ گلرنگ
برآرد رود رس از چشمه ٔ زنگ .
و رجوع به ارس و قاموس الاعلام ترکی و معجم البلدان شود.
اگر خواهدبه آب تیغ گلرنگ
برآرد رود رس از چشمه ٔ زنگ .
نظامی .
و رجوع به ارس و قاموس الاعلام ترکی و معجم البلدان شود.