ترجمه مقاله

رشاء

لغت‌نامه دهخدا

رشاء. [ رَ ش َءْ ] (ع اِ) رشا. آهوبره که قوی گردد و با مادر به رفتار آید. ج ، اَرْشاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بچه ٔ آهو. (غیاث اللغات ). آهوبره . (مهذب الاسماء). || درختی مقدار قد مردم . (ناظم الاطباء)(آنندراج ). درختی که برتر از قامت برآید. || گیاهی است مانند درخت عود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله