ترجمه مقاله

رشم

لغت‌نامه دهخدا

رشم . [ رَ ش َ ](ع اِ) باران . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به رشم شود. || سیاهی که در روی کفتار باشد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اول نبات که پدید آید. (مهذب الاسماء). اول روییدن سبزه در زمین . (لغت محلی شوشتر). علفی که نخستین برآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نخستین چیزی که از گیاه برآید. || هر اثری . (از اقرب الموارد). در عربی اثر و نشان عموماً. (لغت محلی شوشتر). || نشان باران در زمین . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). در عربی اثر باران خصوصاً. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
ترجمه مقاله