ترجمه مقاله

رشوت خوار

لغت‌نامه دهخدا

رشوت خوار. [ رِش ْ / رُش ْ وَ خوا / خا ] (نف مرکب ) آتشخوار. (مجموعه ٔ مترادفات ص 178). رشوه خوار. پاره گیر. رشوه خور. (یادداشت مؤلف ) :
این رشوت خواران فقهایند شما را
ابلیس فقیه است گر اینها فقهایند.

ناصرخسرو.


و رجوع به رشوه خوار و رشوستان شود.
ترجمه مقاله