ترجمه مقاله

رشوه ده

لغت‌نامه دهخدا

رشوه ده . [ رِش ْ / رُش ْ وَ / وِ دِه ْ ] (نف مرکب ) رشوه دهنده . رشوت ده . پاره دهنده . راشی . (یادداشت مؤلف ) :
بگو آنچه دانی که حق گفته به
نه رشوت ستانی و نه رشوه ده .

سعدی (بوستان ).


و رجوع به رشوت و رشوت دادن شود.
ترجمه مقاله