رصدور
لغتنامه دهخدا
رصدور. [ رَ ص َدْ وَ ] (ص مرکب ) رصدبند. رصدنشین . (آنندراج ) :
خوانند رصدوران بینا
برج سرطانْش شاخ گلها.
و رجوع به رصدبند و رصدنشین شود.
خوانند رصدوران بینا
برج سرطانْش شاخ گلها.
واله هروی (از آنندراج ).
و رجوع به رصدبند و رصدنشین شود.