ترجمه مقاله

رصیف

لغت‌نامه دهخدا

رصیف . [ رَ ] (ع ص ، اِ) محکم و رصین : عمل رصیف ؛ کار محکم و استوار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ). جواب رصیف ؛ رصین (محکم و برجای ). (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || پیاده رو، زیرا در کوچه های دمشق ، برای هر یک از آنها دو رصیف در دو طرف هست که پیادگان از آن دو و سواران از میان آن دو میگذرند. (از رحله ٔ ابن بطوطه ). || مقابل و برابر در کار. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مصاحب و رفیق که همواره با شخص باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پی و عصب است . ج ، رِصاف . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله