ترجمه مقاله

رضی الدین

لغت‌نامه دهخدا

رضی الدین . [ رَ ضی یُدْ دی ] (اِخ ) رضی الدین چغانی یا رضی الدین صغانی یا رضی الدین صاغانی ، حسن بن محمدبن حسن بن حیدربن علی عمری حنفی . لغوی نحوی صغانی ، مکنی به ابوالفضایل . از مردم چغانیان ماوراءالنهر است . وی در لاهوربه سال 577 هَ . ق . متولد شد و در غزنه نشأت یافت سپس به بغداد آمد و پس از تکمیل معلومات به هند و یمن رفت و سپس به بغداد بازگشت و در آنجا به سال 650 هَ . ق . درگذشت . رضی الدین از مشاهیر ائمه ٔ لغت و نحو بشمار می رود. سلسله ٔ نسب وی به عمربن خطاب میرسد. ریاست تدریس عربیّت و لغت در قرن ششم هجری قمری بر وی مسلم بود. او در بغداد از نظام مرعینانی حدیث شنید. وی به یارانش میگفت : کتاب «غریب » ابوعبید قاسم بن سلام را از بر کنید چه هرکسی آن را حفظ کند هزار دینار مالک شود. من حفظ کردم و هزار دینار مالک شدم و به یکی از دوستانم توصیه کردم حفظ کرد او نیز هزار دینار مالک شد. او را مصنفات بسیاری است از آن جمله است : 1- کتاب مجمعالبحرین ، در لغت عرب ، در دو جلد. 2- تکمله ٔ صحاح جوهری در 6 مجلد 3- کتاب العباب ، در لغت ، که آن را با مجمعالبحرین برای ابن علقمی وزیر مستعصم تصنیف نموده و صاحب تجارب السلف آن را ذکر کرده است . رضی الدین العباب را تا فصل اول نوشت و آن را به اتمام نرسانید. 4- کتاب النوادر فی اللغات 5- کتاب افعال 6-کتاب فعلان 7- کتاب الاضداد 8- کتاب الاسماء 9- کتاب العادات 10- کتاب الاسد 11- کتاب المشارق الانوار فی الحدیث 12- شرح البخاری 13- درالسحابة فی وفیات الصحابة 14- کتاب العروض و چند کتاب دیگر. او شعر نیز میگفت و نمونه ای از اشعارش در معجم الادباء آمده است . (از نامه ٔ دانشوران ج 5 ص 53 و اعلام زرکلی ). رجوع به روضات الجنات ص 223، 287 و فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 174 شود.
ترجمه مقاله