ترجمه مقاله

رضی

لغت‌نامه دهخدا

رضی . [ رَ ] (اِخ ) رضی قمی . آقا رضا رضی فرزند میرمحمد مؤمن از اولاد میر مکی که سیدی عالیشأن بود از گویندگان قرن یازدهم هجری قمری بود. بعضی از این خانواده شیخ الاسلام قم بوده اند. بیت زیر از اوست :
هر که چون تیغ مدارش کجی و خونریزی است
خلق عالم همه گویند که جوهر دارد.

(از تذکره ٔ نصرآبادی ج 1 ص 115).


صاحب صبح گلشن ابیاتی چنداز او نقل کرده که از آنجمله است :
شوری نه چنان گرفت ما را
کز دست توان گرفت ما را
هر گه به تو عرض حال کردیم
در حال زبان گرفت ما را
درد دل ما نمی کنی گوش
درد دل از آن گرفت ما را.
رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله