ترجمه مقاله

رعایت ساز

لغت‌نامه دهخدا

رعایت ساز. [ رِ ی َ ] (نف مرکب ) رعایت سازنده . رعایت کننده . پاس دارنده . که مراعات کند. که نگهداری کند :
گشت با فتح از آن ولایت باز
با رعیت شده رعایت ساز.

نظامی .


ترجمه مقاله