ترجمه مقاله

رعن

لغت‌نامه دهخدا

رعن . [ رَ ] (ع اِ) تندی که از کوه بیرون خاسته بود. (از مهذب الاسماء). بینی پیش آمده ٔ کوه . (ناظم الاطباء).ج ، رُعون و رِعان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به رَعل شود. || کوه دراز. ج ، رُعون و رِعان . (ناظم الاطباء). کوه دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || چیزی جنبان و لرزان . (دهار). در متون دیگر دیده نشد ولی رعون به معنی چیزی سخت و بسیار جنبنده آمده است .رجوع به متن اللغة و شرح قاموس و ماده ٔ رعون شود.
ترجمه مقاله