ترجمه مقاله

رعوس

لغت‌نامه دهخدا

رعوس . [رَ ] (ع ص ، اِ) کسی که سرش از غلبه ٔ خواب بجنبد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ماده شتری که سرش از نشاط لرزان باشد. (منتهی الارب ). || ماده شتر شتاب رو که دستها را زودزود بردارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کسی که سرش از پیری لرزان باشد. || نیزه ٔ نرم و جنبان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله