ترجمه مقاله

رفاء

لغت‌نامه دهخدا

رفاء. [ رِ ] (ع اِمص ) سازگاری . (دهار). اتفاق . حسن اجتماع . سکون . طمأنینه . سازواری . سازوار آمدن . سازگاری . پیوستگی . برچسبانی .
- بالرفاء والبنین ؛ دعایی است به تازه داماد یا تازه بیوک : خداوند شما را به یکدیگر مهربان کناد و پسران دهاد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله