ترجمه مقاله

رفل

لغت‌نامه دهخدا

رفل . [ رَ ] (ع مص ) پر کردن چاه را از آب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خرامیدن و دامن کشان رفتن و با اهتزاز رفتن یعنی برداشتن دست را باری و فروکردن آن را باری دیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رَفَلان . (منتهی الارب ). خرامیدن . (المصادر زوزنی ) (یادداشت مؤلف ). دامن کشان رفتن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رفلان شود. || دراز کردن دامن جامه ٔ خود را و بالا کشیدن آن را از روی تبختر. (ناظم الاطباء). دراز کردن جامه و خرامیدن در آن . (تاج المصادر بیهقی ). || رَفَل . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به رَفَل شود.
ترجمه مقاله