ترجمه مقاله

رفوء

لغت‌نامه دهخدا

رفوء. [ رُ ] (ع مص ) نیکو گردانیدن دریدگی جامه را به تار و فارسیان به فتح اول و «واو» معروف خوانند و با لفظزدن و کردن و داشتن و برخاستن مستعمل . (آنندراج ).
- رفوء کردن ؛ یعنی اصلاح آوردن دریده . (دهار).
|| پیوستن تیر به چیزی . (آنندراج ). رجوع به رُفو و رَفْوْ شود.
ترجمه مقاله