ترجمه مقاله

رقص زدن

لغت‌نامه دهخدا

رقص زدن . [ رَ زَ دَ ] (مص مرکب ) رقص کردن . رقصیدن :
هین بزن دستی که آن شاهد رسد
هان بزن رقصی که لاله می رود.

مولوی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله