ترجمه مقاله

رمد

لغت‌نامه دهخدا

رمد. [ رَ ] (ع مص ) هلاک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). هلاک شدن غنم از سرما یا برف ریزه و یقال : قد رمدنا القوم َ؛ اذا اتینا علیهم . (منتهی الارب ). رمد غنم ؛ هلاک شدن آن از سرما یا از برف ریزه و منه : قدمنا هذا البلد فرمدنا فیه . و ابن سکیت گفت یقال : رمدنا القوم ؛ ای اتیناعلیهم ؛ یعنی اهلکناهم جمیعاً. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله