ترجمه مقاله

رملاء

لغت‌نامه دهخدا

رملاء.[ رَ ] (ع ص ) گوسفند پایهاسفید. (مهذب الاسماء). میش سیاه پایها که سائر بدن آن سپید باشد. (منتهی الارب ).میش سیاه پا که سایر قسمتهای تن وی سفید باشد. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || سنة رملاء؛سال بی باران . (منتهی الارب ). سال کم باران و اندک نفع.(از اقرب الموارد). سال کم باران . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله