ترجمه مقاله

رمل

لغت‌نامه دهخدا

رمل . [ رَ م َ ] (ع اِ) باران اندک .(مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). اندک از باران . (اقرب الموارد). باران خفیف . (از متن اللغة). || فزونی در چیزی . (منتهی الارب ). زیادتی در چیزی . (از اقرب الموارد). || خطهای پای گاو دشتی مخالف سایر رنگ او. (منتهی الارب ). خطوطی است در پاهای گاو وحشی مخالف با بقیه ٔ رنگ او. (از اقرب الموارد). || (اصطلاح عروض ) نام بحری از نوزده بحور شعر که وزنش اکثر چنین باشد: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات . این بحر را از آن رمل گویند که رمل در لغت حصیربافتن است ، چون ارکان این بحر را وتدی در میان دو سبب است و دو سبب در میان دو وتد پس گویا که اسباب اورا با اوتاد بافته اند چنانکه حصیر را با ریسمان می بافند و نزد بعضی مأخوذ از رَمَلان باشد که بمعنی دویدن شتر است بشتاب ، چون این بحر به سرعت و شتاب خوانده می شود رمل نام کردند و اصل این بحر هشت بار فاعلاتن است . (آنندراج ). بحری است از بحور مشترک بین عرب و عجم و عروض آن تام استعمال نشود و این بحر را از آن جهت رمل گویند که رمل در لغت حصیر بافتن است و دو سبب در میان دو وتد پس گویا که اوتاد او را با اسباب بافته اند و اصل این بحر هشت بار فاعلاتن است ، مانند:
شکل دل بردن که تو داری نباشد دلبری را
خواب بندیهای چشمت کم بود جادوگری را.

(از کشاف اصطلاحات الفنون ).


زحافات بحر رمل : شمس قیس در المعجم آرد: ازاحیف فاعلاتن که مرکب باشد از دو سبب و وتد مقرون چهارده است : خبن . کف . شکل . قصر. حذف . صلم . تشعیث . ربع. جحف . اسباغ . معاقبت . صدر. عجز و طرفان . رجوع به المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 39 و 99 شود. || لحنی از الحان موسیقی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله