ترجمه مقاله

رنجک

لغت‌نامه دهخدا

رنجک . [ رَ ج َ ] (هندی ، اِ) باروت تفنگ که در سوراخ تفنگ ریخته و آتش دهند و به فارسی چاشنی گویند.این لفظ هندی است . (از آنندراج ). || برق توپ آتشین . || طبق ظریف . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله