ترجمه مقاله

رنگ روش

لغت‌نامه دهخدا

رنگ روش . [ رَ ] (نف مرکب ) مخفف رنگ فروش . رنگرز. (از برهان قاطع) (از آنندراج ). صباغ :
از لنگ و رنگ کون و دهان را بکرد خنب
کون لنگ خای کرد و دهان رنگ روش کرد.

سوزنی .


|| ابریشم فروش و ابریشم گر. (برهان قاطع) (آنندراج ). || محیل . مکار. (از برهان قاطع).
ترجمه مقاله