ترجمه مقاله

رهبری کردن

لغت‌نامه دهخدا

رهبری کردن . [ رَ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هدایت کردن و ارشاد نمودن . (ناظم الاطباء) : گلت از خار و خارت از پای بدر آمد و بخت بلندت رهبری کرد. (گلستان ). گفت او را ندانم گفت منت رهبری کنم . (گلستان ). طالع میمون و بخت همایون در این بقعه ام رهبری کرد. (گلستان ).
ترجمه مقاله