ترجمه مقاله

رهص

لغت‌نامه دهخدا

رهص . [ رَ ] (ع مص ) سخت گرفتن کسی را به تقاضا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || دیوار گل ساختن و چینه گذاشتن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به گل دیوار گرفتن و بعض آن را بر بعض نهادن . (از آنندراج ). || بنیاد نهادن . (از تاج المصادر بیهقی ). بنیاد اوکندن . (المصادر زوزنی ). || سخت فشردن چیزی را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نیک افشردن . (تاج المصادر بیهقی ). || ملامت و نکوهش کردن کسی را. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). نکوهیدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || در پیش شدن . || شتابانیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتابانیدن کسی را. (از اقرب الموارد) .
ترجمه مقاله