ترجمه مقاله

رهن

لغت‌نامه دهخدا

رهن . [ رَ ] (ع مص ) گرو کردن چیزی را نزد کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). گرو کردن و گرو دادن . (غیاث اللغات ). || بلند کردن زبان را و بازداشتن از ذکر خیر آن را.(از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ثابت و برقرار ماندن چیزی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ثابت و دایم گردیدن . (آنندراج ). دایم شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادربیهقی ) (دهار) (از اقرب الموارد). || لاغرشدن . || ثابت و دایم داشتن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله