ترجمه مقاله

رهن

لغت‌نامه دهخدا

رهن . [ رَ هََ ] (اِخ ) دهی از بخش قمصر شهرستان کاشان . دارای 260 تن سکنه . آب آن از دو رشته قنات است و محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب و میوه ، خربزه و هندوانه و صنایع دستی زنان قالیبافی و راه آن فرعی است . عده ای برای تأمین معاش کارگری به تهران می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله