ترجمه مقاله

رواس

لغت‌نامه دهخدا

رواس . [ رَ ] (اِ) رستنیی باشد و آن بیشتر در آبهای ایستاده روید و به عربی جرجیرالماء و کرفس الماء خوانند. (برهان قاطع). کرفس آبی . بلاغ اوتی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اسم نبطی قرةالعین است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قرةالعین و جرجیرالماء و ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله