ترجمه مقاله

روان

لغت‌نامه دهخدا

روان . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع در 15هزارگزی جنوب غربی قصبه ٔ بهار و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ همدان به کرمانشاه . کوهستانی است و آب و هوایی سرد دارد. دارای 566 تن سکنه است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و فارسی سخن می گویند. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشودو محصولش غلات و حبوب و لبنیات و میوه و صیفی ، و شغل مردم زراعت و گله داری و صنایع دستی است و زنان به قالی بافی اشتغال دارند. در فصول خشک و بی بارندگی راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله