ترجمه مقاله

روان گرد

لغت‌نامه دهخدا

روان گرد. [ رَ گ ِ ] (اِ مرکب ) بمعنی شهر روان که افلاک باشند و عالم ملکوت ، و گرد بمعنی شهر است . (آنندراج ) (انجمن آرا). ملکوت . (ناظم الاطباء). رجوع به روان کردشود. || قوت و توانایی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله