ترجمه مقاله

روزبهان

لغت‌نامه دهخدا

روزبهان . [ ب ِ ] (اِخ ) (شیخ ...) بقلی نسوی شیرازی ، مکنی به ابومحمدو مشهور بشیخ شطاح . از عارفان و دانشمندان بزرگ قرن هفتم هجری است . در ابتدای کار به عراق و شام و حجازسفر کرد و در سماع صحیح بخاری از حافظ سِلفی با شیخ ابوالنجیب سهروردی در ثغر اسکندریه شریک بود و از شیخ سراج الدین محمودبن خلیفه خرقه پوشید. کتابهایی تصنیف کرد، از آنهاست : لطائف البیان فی تفسیر القرآن و عرائس البیان فی حقائق القرآن در تفسیر و مکنون الحدیث و حقایق الاخبار در شرح احادیث و الموشح فی المذاهب الاربعة و ترجیح قول الشافعی بالدلیل در فقه و العقاید در اصول و مشرب الارواح در تصوف . از اشعار اوست :
آنچه ندیده ست دو چشم زمان
و آنچه بنشنید دو گوش زمین
در گل ما رنگ نموده ست آن
خیز و بیا در گل ما آن ببین .
وی در سال 606 هَ . ق . وفات کرد. و رجوع به نفحات الانس ص 255 و شدالازار ص 243 و مجمعالفصحا ج 1 ص 235 وفرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله