روزبه
لغتنامه دهخدا
روزبه . [ ب ِ ] (اِخ ) نکنی . اسدی طوسی در ذیل کلمه ٔ شاشه باین بیت او تمثل جسته است :
ناگاه برآرند ز کنج تو خروشی
گردند همه جمله و بر ریش تو شاشه .
شاید این شاعر همان روزبه بن عبداﷲ نکتی باشد. رجوع بهمین نام شود.
ناگاه برآرند ز کنج تو خروشی
گردند همه جمله و بر ریش تو شاشه .
(از فرهنگ اسدی چ دبیرسیاقی ص 68).
شاید این شاعر همان روزبه بن عبداﷲ نکتی باشد. رجوع بهمین نام شود.