ترجمه مقاله

روزماه

لغت‌نامه دهخدا

روزماه . (اِ مرکب ) تاریخ . حساب روزهای ماه . (ناظم الاطباء) : جمشید... همه خلق جهان را بچهار گروه بکرد... پس دانایان و عالمان بر سر این چهار گروه بپای کرد تا هرچه کردندی بروز و شب و ماهیان و سالیان بامداد و شبانگاه صاحب خبران روزماه خبری بوی برداشتندی و اگر کسی از آن رسم که وی نهاده بودی فراتر شدی هلاک از وی برآوردی . (ترجمه ٔ تاریخ طبری ). و رجوع به روزمه شود.
ترجمه مقاله