ترجمه مقاله

روزنامجات

لغت‌نامه دهخدا

روزنامجات . [ م َ ] (معرب ، اِ) ج ِ روزنامه . (مهذب الاسماء). دفترهایی که در آنها حساب و وقایع روزانه نوشته شود : بشربن فرج از مال صلح ... چنانچه من در روزنامجات یافتم استخراج کرد و زیاده گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ قم ). هرگاه روزنامجات و اسناد پس افتد، مبلغهای کلی هر سال بسرکار خاصه نقصان میرسد. (تذکرة الملوک ص 11). تأخیر در نوشتن روزنامجات و اسناد واقع نشود که نقصان بسرکار خاصه ٔ شریفه برسد. (تذکرة الملوک ص 34). ماه بماه روزنامجات را از مشرفان گرفته ... موافق قانون حساب مشخص نماید. (تذکرة الملوک ص 35). و رجوع به روزنامه شود.
ترجمه مقاله