ترجمه مقاله

روسفید

لغت‌نامه دهخدا

روسفید. [ س َ / س ِ ] (ص مرکب ) روسپید. ممتاز و نامدار و باشرف و برگزیده . (ناظم الاطباء). معزز و ممتاز و دولتمند. (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). || درست کار. (ناظم الاطباء).
- روسفید شدن ؛ از عهده کاری خوب برآمدن و سرافراز شدن .
- روسفید کردن ؛ باعث سرافرازی کسی شدن . و رجوع به روسپید شود.
ترجمه مقاله