ترجمه مقاله

روش

لغت‌نامه دهخدا

روش . [ رَ ] (ع مص ) بسیار خوردن و کم خوردن . از لغات اضداد است . (منتهی الارب ). بسیار خوردن و کم خوردن . و از اضداد است و در لسان روش ، خوردن بسیار ووَرش بمعنی خوردن کم آمده است . (از اقرب الموارد). || سست کردن کسی را بیماری . (از منتهی الارب ). ناتوان کردن بیماری کسی را. (از اقرب الموارد). ضعیف و سست کردن مرض کسی را. (از معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله