ترجمه مقاله

روغناب

لغت‌نامه دهخدا

روغناب . [ رَ / رُو غ َ ] (اِ مرکب ) روغن آب . روغن داغ کرده ٔ ممزوج به آب گرم که به سر پلو و چلو ریزند در دیگ . || رنجی و دردی بالای بسی رنجها و دردها. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله