ترجمه مقاله

روغن دان

لغت‌نامه دهخدا

روغن دان . [ رَ / رُو غ َ] (اِ مرکب ) ظرف روغن و حقه ٔ روغن . (ناظم الاطباء). ظرفی که در آن روغن نگه دارند. (آنندراج ). مدهن . قرز.(منتهی الارب ). جای روغن . قُرز. || ظرفی خرد روغن دار و آن را لحاف دوزان و درودگران برای سوزن و اره و مانند آن دارند. || تابه . (یادداشت مؤلف ). || حقه ٔ مرهم . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله