ترجمه مقاله

رون

لغت‌نامه دهخدا

رون . [ رَ ] (ع اِ) نهایت مشارة که کرد زمین باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). اقصای مشارة . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله