ترجمه مقاله

روی گری

لغت‌نامه دهخدا

روی گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) سفیدگری . شغل و پیشه ٔروی گر. (ناظم الاطباء). عمل و شغل روی گر. صفاری . || (اِ مرکب ) دکان روی گر. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله