رو نهان کردن
لغتنامه دهخدا
رو نهان کردن . [ ن ِ / ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رو پنهان کردن . رو بستن . کنایه از رو پوشیدن . مقابل رو گشادن و رو بازکردن . (از آنندراج ) :
دل از من برد و رو از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد.
دل از من برد و رو از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد.
حافظ (از آنندراج ).