رکاب افشاندن
لغتنامه دهخدا
رکاب افشاندن . [ رِ اَ دَ ] (مص مرکب ) تهیه ٔ سواری کردن . (آنندراج ). عزیمت کردن :
پس از سالی رکاب افشاند بر راه
سوی ملک سپاهان راند بنگاه
بدانجا همچنان بر دست زرین
رکاب افشاند سوی قصر شیرین .
پس از سالی رکاب افشاند بر راه
سوی ملک سپاهان راند بنگاه
بدانجا همچنان بر دست زرین
رکاب افشاند سوی قصر شیرین .
نظامی (از آنندراج ).