رکن الدین
لغتنامه دهخدا
رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) ابن رفیعالدین کرمانی که پدر و پسر هر دو شاعر بودند. رکن الدین از گویندگان قرن هفتم هجری قمری و دانشمندی پرهیزگار و معاصر حمداﷲ مستوفی بود. مستوفی در مدح اوشعری سروده و فرستاده است به مطلع زیر :
جهان فضل و هنر جان نطق رکن الدین
زهی نظیر تو چشم زمانه نادیده ...
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 حاشیه ٔ ص 11 و ریاض الجنة نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ نخجوانی روضه ٔ 5 قسم 2 ص 831و تذکره ٔ روز روشن صص 255 - 256 شود.
جهان فضل و هنر جان نطق رکن الدین
زهی نظیر تو چشم زمانه نادیده ...
(از تاریخ گزیده چ ادواردبراون ص 818، 819).
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 حاشیه ٔ ص 11 و ریاض الجنة نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ نخجوانی روضه ٔ 5 قسم 2 ص 831و تذکره ٔ روز روشن صص 255 - 256 شود.