ترجمه مقاله

رکوة

لغت‌نامه دهخدا

رکوة. [ رَک ْ / رُک ْ / رِک ْ وَ ] (ع اِ) کشتی خرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زورق کوچک . (از اقرب الموارد). || رقعه که زیر سنگهای انگورفشار گسترند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رقعه ای است زیر عواصر و آن سنگی است که انگور را بدان بفشرند. (از اقرب الموارد). || شرم زن . ج ، رُکی ّ و رَکایا و رَکوات . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شرم زن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله