ترجمه مقاله

ریاء

لغت‌نامه دهخدا

ریاء. (ع مص ) بنمودن کسی را خلاف اعتقاد. (منتهی الارب ). نمودن خلاف اعتقاد. (ناظم الاطباء). || خویشتن را به نیکی به خلق نمودن و کاری را برای دیدار کسی کردن . گویند: فعل ذلک ریاء و سمعة. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کاری را برای دیدار مردم کردن . (ترجمان القرآن جرحانی چ دبیرسیاقی ص 54). انجام دادن کار نیک برای نمودن به دیگران . (از اقرب الموارد). خود را نیکو نمودن در چشم مردمان . کار نیک برای دیدار مردمان کردن . مراآت . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به ریا و مراآت شود.
ترجمه مقاله