ترجمه مقاله

ریخته گری

لغت‌نامه دهخدا

ریخته گری . [ ت َ / ت ِ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل ریخته گر. (ناظم الاطباء). صوغ .صیاغت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به این دو مصدر شود. || قالب ریزی مواد و مصالح بنایی به صورت صوغ فلزات ، استحکام بنا را : پس عضدالدوله به ریخته گری روی آن دره برآورد مانند سدی عظیم . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 156).
ترجمه مقاله