ترجمه مقاله

ریز

لغت‌نامه دهخدا

ریز. (اِخ ) نام یکی از دهستانهای نه گانه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر. حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : از شمال ، دهستان و ارتفاعات دزگاه و پس رودک از باختر، دهستانهای دیروشنبه . از جنوب ، دهستان ثلاث و ارتفاعات کنگان . ازجنوب خاوری و خاور، دهستان جم و ارتفاعات دارالمیزان . این دهستان در جنوب خاوری بخش واقع و هوای آن گرم معتدل است و آب مشروب و زراعتی از چاه و چشمه و قنات تأمین می شود. محصولات عمده ٔ آنجا غلات ، خرما، مرکبات ، برنج و لبنیات و صنایع دستی زنان گلیم و عبا بافی است . از 14 آبادی تشکیل شده و در حدود 3100 تن جمعیت دارد. دیه های مهم آن نارستان ، نشان ، غرگی ، هرمی ناری ، تنگ مان ، کوه چهر، پشتو و مرکز آن ده ریز است . درشمال طایفه ٔ جعفربیگلو و در خاور طایفه ٔ شش بلوکی قشقایی قشلاق می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
ترجمه مقاله