ترجمه مقاله

ریش بز

لغت‌نامه دهخدا

ریش بز. [ ش ِ / ش ْ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لحیةالتیس . موی چانه ٔ بز. || گیاهی که آن را شنگ و به تازی لحیةالتیس گویند . (ناظم الاطباء). لحیةالتیس و آن گیاهی است . (منتهی الارب ). گیاهی است خوردنی و آن را شنگ خوانند و اقسامی دارد، به نام اُرمَک ، علد. و غیره ، که در کوهستانهای خشک و کویرهای ایران هست . (یادداشت مؤلف ). گیاهی از تیره ٔ چتریان که جزو گونه های قرصعنه است . لحیةالمعزی . کچی صقالی . (فرهنگ فارسی معین ). || درختچه ای ازتیره ٔ گنتاسه از رده ٔ بازدانگان جزو تیره های نزدیک به مخروطیان که شکل ظاهری اش شبیه به گیاه دم اسب است . گیاهی است همیشه سبز پرشاخه و پرانشعاب . دنیز اوزومی . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله