ترجمه مقاله

ریش تراش

لغت‌نامه دهخدا

ریش تراش . [ ت َ] (نف مرکب ) آنکه ریش کسان تراشد. || آنکه ریش مردم تراشد. حلاق . (یادداشت مؤلف ). || آنکه ریش خود را خود یا به دست حلاق تراشد. آنکه ریش خویش تراشاند یا تراشد. (یادداشت مؤلف ). || (اِ مرکب ) دستگاهی مجهز به تیغه یا تیغ که ریش را بدان تراشند. و بردستگاهی که به نیروی برق یا باطری تیغه یا تیغه های آن به حرکت آید نیز اطلاق شود.
ترجمه مقاله