ترجمه مقاله

ریق

لغت‌نامه دهخدا

ریق . [ رَ ] (ع اِ) جنبش و نمایش آب اندک پایاب بر روی زمین و تردد آن . || درخش . || درخش سراب . || آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آب با لمعان آن . (از اقرب الموارد). || (ص ) باطل . || خبز ریق ؛ نان بی نان خورش . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله